آیتالله صانعی در بخشی از سخنانش که در این فیلم دیده میشود، گفت: حبس به کنار، تهدید و تخویف به کنار، اینکه مثلا لباس را در بیاورند که تهدید و تخویف است، تجرید یعنی قطع ارتباط و تخلیه اطلاعاتی او از دنیای خارج، و اینکه تمام روحیهاش یک دفعه عوض بشود. خب این خیلی کار خوبی است! پس همه روحیهها را اینطور میشود عوض کرد. ما دیگر احتیاجی به تبلیغ نداریم، احتیاجی به هدایت نداریم!
ایشان سپس با هشدار نسبت به چند خطر، از امامزدایی و اعمال ناروا به نام قانون اساسی و به نام اسلام و امام به عنوان یک خطر یاد کرد و گفت: میگویند یک کسی گفته که رفتیم فلانجا و آنجا کتابهای ناجور بود که آنها را آوردیم! اولا تو حق نداری کتابهای جور و ناجور را تشخیص بدهی. به تو چه ارتباطی دارد؟ به قدرتت نناز! ما اینقدر از این قدرتها دیدهایم که ذلیل شدند، گریه میکردند. بعد آقازاده شهید بهشتی فرمودند بابا اینها کتابهای پدرم بود که آوردهام و گذاشتهام آنجا. حالا شده کتب ضاله (با تلفظ حرف ضاد از ته حلق!) به تو چه که جمع کنی؟ مگه تو را فرستادهاند که کتب ضاله را جمع کنی؟
این مرجع تقلید سپس گفت: دعوا بر سر لحاف ملانصرالدین شده. اینهمه کشته شدند و به خاک و خون آغشته شدند، آن یکی میگوید من نبودم من نبودم رفیقم بود!
آیتالله صانعی همچنین گفت: امام فرمود میزان رای ملت است. من به یک کسی از مسئولین که واسطه بود، از یک جایی آمده بود و خودش رده دوم و سوم بود، گفتم آقا ابطال کنید انتخابات را، آسمان که به زمین نمیآید، گرهی را که میشود با دست باز کرد خیلی راحت، ابطال کنید، دوباره انتخابات را شروع کنید با یک شرایط خاصی. او گفت که نه، تقلب نبوده. گفتم آقا! تقلب نبوده که یک کسی گفت هفتاد تا دلیل میآورم که توی حوض آب نیست. آن یکی گفت من یک دلیل میآورم که هست. بغلش کرد و پرتش کرد توی حوض! گفت حالا آب هست یا نیست؟
ایشان سپس ادامه داد: آن وقت حالا کار را به جایی رساندهاند که دیگر ابطال انتخابات هم نتیجه به حال آن افراد نخواهد داد. هرچقدر فشار بیشتر شود، آگاهی زیادتر میشود، تنفر بیشتر میشود و من نمیدانم چه عاملی سبب این کار شده. اصلا ماندهام! فکر میکنم که چه شده؟
این مرجع تقلید در بخشهای دیگر سخنانش به شدت از وابسته شدن به رسانههای دروغپرداز پرهیز داد و به طور تلویحی از نشان دادن متهم در صداوسیما انتقاد کرد و گفت: توجه به رسانه های دروغگو خلاف قرآن است. متن کامل سخنرانی را در اینجا بخوانید.
ایشان سپس با هشدار نسبت به چند خطر، از امامزدایی و اعمال ناروا به نام قانون اساسی و به نام اسلام و امام به عنوان یک خطر یاد کرد و گفت: میگویند یک کسی گفته که رفتیم فلانجا و آنجا کتابهای ناجور بود که آنها را آوردیم! اولا تو حق نداری کتابهای جور و ناجور را تشخیص بدهی. به تو چه ارتباطی دارد؟ به قدرتت نناز! ما اینقدر از این قدرتها دیدهایم که ذلیل شدند، گریه میکردند. بعد آقازاده شهید بهشتی فرمودند بابا اینها کتابهای پدرم بود که آوردهام و گذاشتهام آنجا. حالا شده کتب ضاله (با تلفظ حرف ضاد از ته حلق!) به تو چه که جمع کنی؟ مگه تو را فرستادهاند که کتب ضاله را جمع کنی؟
این مرجع تقلید سپس گفت: دعوا بر سر لحاف ملانصرالدین شده. اینهمه کشته شدند و به خاک و خون آغشته شدند، آن یکی میگوید من نبودم من نبودم رفیقم بود!
آیتالله صانعی همچنین گفت: امام فرمود میزان رای ملت است. من به یک کسی از مسئولین که واسطه بود، از یک جایی آمده بود و خودش رده دوم و سوم بود، گفتم آقا ابطال کنید انتخابات را، آسمان که به زمین نمیآید، گرهی را که میشود با دست باز کرد خیلی راحت، ابطال کنید، دوباره انتخابات را شروع کنید با یک شرایط خاصی. او گفت که نه، تقلب نبوده. گفتم آقا! تقلب نبوده که یک کسی گفت هفتاد تا دلیل میآورم که توی حوض آب نیست. آن یکی گفت من یک دلیل میآورم که هست. بغلش کرد و پرتش کرد توی حوض! گفت حالا آب هست یا نیست؟
ایشان سپس ادامه داد: آن وقت حالا کار را به جایی رساندهاند که دیگر ابطال انتخابات هم نتیجه به حال آن افراد نخواهد داد. هرچقدر فشار بیشتر شود، آگاهی زیادتر میشود، تنفر بیشتر میشود و من نمیدانم چه عاملی سبب این کار شده. اصلا ماندهام! فکر میکنم که چه شده؟
این مرجع تقلید در بخشهای دیگر سخنانش به شدت از وابسته شدن به رسانههای دروغپرداز پرهیز داد و به طور تلویحی از نشان دادن متهم در صداوسیما انتقاد کرد و گفت: توجه به رسانه های دروغگو خلاف قرآن است. متن کامل سخنرانی را در اینجا بخوانید.
منبع: موج سبز آزادی
۲ نظر:
ایهالناس مسلمان کشییکیاز سرگرمیهای جدید برای کشورها و دولتهای مسلمان و غیره مسلمان شده. جالب اینجاست که دوستان عزیز آقای احمدی خره،چین و شوروی، قبل از شمارش آرای انتخابات به ایشون تبریک گفتند. کشور چین و شوروی یک ساعت بعد از انتخابات به آنترینژاد تبریک گفتند تو نگو اینها با هم یه قرارهایی دارند و آنهم سرگرمی هست که هر ستاشون دوست دارند و آن هم، مسلمان کشی. در ارومجی چین و در چچنیا شوروی و در ایران عزیز دولتها همه مشغول مسلمان کشیهستند.احمدینژاد ممکن که خایهٔ امریکا و انگلیس را نمیمالد ولی خوب خایهٔ چین و شوروی را ما چ میکند. هینماز جمعه داد میزنم مرگ بر یهودی و صهیونیست تو نگو پولدارترین ادمهایی که شوروی را اداره میکنند یهودی هستند. هر هفته میرم نماز جمعه داد میزنم مرگ بر امریکا و مرگ بر انگلیس تو نگو مسلمان کشهای اصلی، چین، شوروی و همین رئیس جمهور قلابی خودمون آقای احمقی خره جنایتکار هستند.
«ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم»
در استادیوم فریاد میزدند یاحسین آنطرف میگفتند کیر تو کون میر حسین یا میگفتند بیا بگیرش میر حسین بی تربیتها
ارسال یک نظر